Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

از زمان صدور بیانیه سه‌جانبه ایران، عربستان و چین، در خصوص نقشه راه ازسرگیری روابط دیپلماتیک تهران و ریاض، اغلب تحلیل‌گران مساله دخالت چین در این توافق و غیبت امریکا را به عنوان مهم‌ترین شاخصه این بیانیه مورد توجه قرار داده‌اند؛ گو اینکه ایران و عربستان عاملیت چندانی در این توافق نداشتند و فقط غیبت امریکا یا پایمردی چین باعث آشتی شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما غیبت امریکا مشخصه اصلی این توافق نیست، بلکه عاملیت پادشاهی عربستان سعودی و تصمیم قاطع سران این کشور برای کاهش تنش با تهران، مهم‌ترین مشخصه توافق است.

هرچند مذاکرات میان تهران و ریاض در بغداد، فروردین ۱۴۰۰ و با ابتکار دولت وقت جمهوری اسلامی ایران آغاز شد، اما تا دو سال بعد، زمانی که تصمیم قاطع در ریاض گرفته نشده بود، این مذاکرات نتیجه‌بخش نبود. یکی از عوامل تاثیرگذار در تصمیم عربستان، وقوع جنگ اوکراین بود. اعلام آتش‌بس در جنگ یمن، کمتر از سه ماه بعد از آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، نشان می‌داد وقوع جنگ در اوکراین تا چه اندازه حاکمان سعودی را نگران کرده است. هر چند آتش‌بس یمن، می‌توانست گامی بلند در احیای روابط تهران و ریاض باشد، اما این مهم تا ۱۱ ماه بعد که عربستان سعودی تصمیم قاطع خود را برای احیای روابط گرفت عملی نشد.

بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که بعد از تصمیم امریکا برای «عدم مداخله Disengagement» در منطقه خاورمیانه، چین به عنوان قدرت جایگزین وارد عمل شده است و آشتی تهران و ریاض، نتیجه مداخله چین است. به اعتقاد من غیبت امریکا در مذاکرات ایران و عربستان، فارغ از ناممکن بودن حضورش به دلیل فقدان رابطه دوجانبه مستقیم با ایران، نتیجه بی‌میلی امریکا به حل و فصل مناقشه ایران و عربستان سعودی بود. اساسا واشنگتن تمایلی به آشتی تهران و ریاض نداشت که ضروری ببیند در این فرآیند مداخله کند.

تصمیم پادشاهی عربستان سعودی برای آشتی با جمهوری اسلامی ایران، بر خلاف تحلیل‌های رایج نتیجه نگرانی از عقب‌نشینی ایالات متحده امریکا از خاورمیانه نیست، بلکه بر عکس نتیجه نگرانی از آثار نفوذ ایالات متحده در منطقه است. یکی از نظریه‌های سیاست خارجی امریکا که فرزند بلاواسطه دکترین مونرو است، نظریه «متوازن‌سازی فراساحلی یا Offshore Balancing» است. سیاستی که براساس آن ایالات متحده در مناطقی که قصد مداخله مستقیم ندارد، به صورت کنترل از راه دور با ایجاد بحران‌های کنترل شده، قدرت‌های منطقه‌ای را مشغول یکدیگر می‌کند.

جان میرشایمر، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه شیکاگو در مقاله‌ای که سال ۲۰۰۸ منتشر کرده است، در توضیح این سیاست می‌نویسد: «ایالات متحده امریکا نیرو‌های نظامی خود را خارج از منطقه مستقر می‌کند. متوازن‌سازی به این معنی است که بر قدرت‌هایی مانند ایران، عراق و عربستان سعودی برای مهار یکدیگر تکیه می‌کند. واشنگتن به صورت دیپلماتیک همچنان در تعامل با منطقه باقی می‌ماند و در صورت ضرورت به طرف ضعیف‌تر کمک [نظامی]می‌کند. [ایالات متحده]همچنین از قدرت هوایی و دریایی خود برای واکنش سریع به تهدید‌های غیرمنتظره استفاده می‌کند. نکته اساسی این است که امریکا تنها در صورتی نظامیان خود را به میدان می‌فرستد که توازن محلی به شکل جدی به هم خوده باشد و تهدید غلبه یک کشور بر دیگر کشور‌ها وجود داشته‌باشد.»

جنگ اوکراین، نتیجه مستقیم از کنترل خارج شدن متوازن‌سازی فراساحلی است. جایی که توازن میان اروپا و روسیه به شکل غیرقابل بازگشتی به هم می‌خورد و جنگی خانمان‌سوز آغاز می‌شود. متحدان امریکا به ویژه در خاورمیانه بعد از جنگ اوکراین نگران این نیستند که امریکا در صورت وقوع جنگ به کمک آن‌ها نیاید، چرا که به وضوح مشاهده می‌کنند که امریکا در حال کمک به اوکراین برای جنگ با روسیه است. آنچه متحدان امریکا را نگران می‌کند، اصل وقوع نزاع است. امریکا سالیان دراز منطقه خاورمیانه را بر مبنای رقابت میان ایران و اعراب جنوب خلیج فارس کنترل کرده است و در بحران‌های کنترل شده عراق و سوریه، تهران و ریاض را مشغول یکدیگر کرده است. مداخله نظامی عربستان در یمن هم اگرچه با دخالت امریکا رخ نداد، اما نتیجه اعتیاد به همین سیاست متوازن‌سازی است.

سعودی‌ها به تدریج نسبت به این رقص روی لبه چاقو حساس‌تر شده‌اند. بعد از جنگ اوکراین، طرف‌ها نگران این هستند که طرف مقابل سر بخورد و آنچه نباید، رخ بدهد. بحران‌هایی که از کنترل خارج شوند، هزینه‌های انسانی و اقتصادی وسیعی برای منطقه بر جا می‌گذارند. حکومت محمد بن سلمان در عربستان سعودی، نگاه بلندمدت‌تری به توسعه در این کشور دارد. بن سلمان خود را یک رهبر مدرن می‌داند و به قدرت کشورش تک‌ساحتی نگاه نمی‌کند. برای رهبران پیش از او، همین که ریاض برادر بزرگ همسایگان خلیج فارس باشد و رودرروی ایران بایستد، نشانه قدرت بود. اما برای بن سلمان، قدرت یک مفهوم چند وجهی است که شامل توسعه اقتصادی، پیشرفت فناوری، مناسب‌سازی کشور برای گردشگری و عادی‌سازی روابط خارجی می‌شود. بن سلمان نمی‌خواهد کشورش را در معرض بحران‌های ناخواسته‌ای قرار دهد که هزینه‌های گزاف به ریاض تحمیل می‌کند.

هرچند فرآیند تنش‌زدایی در روابط خارجی عربستان سعودی از دو سال پیش با آشتی با قطر و در پی آن ترکیه آغاز شد، اما عبور از مرز رقابت خصمانه با ایران، گامی بود که نیاز به بازاندیشی در پویایی‌های ژئوپولیتیک منطقه و ذهنیت حاکمان سعودی نسبت به جایگاه‌شان در منطقه داشت. آشتی تهران و ریاض، از این جنبه اهمیت دارد که رهبران عربستان سعودی تصمیم گرفته‌اند بر خلاف جریان همیشگی سیاست خاورمیانه حرکت کنند و یکی از بحران‌هایی را که مشخصه خاورمیانه بود حل کنند تا محیط را برای رشد و توسعه کشور خودشان امن‌تر کنند.

عادل الجبیر، وزیر خارجه پیشین عربستان همیشه در مصاحبه‌هایش در مورد جنگ یمن می‌گفت دولت اوباما به ما گفت که خودتان اوضاع را مدیریت کنید، حالا داریم مدیریت می‌کنیم. جبیر از جمله مقام‌های سعودی بود که معتقد بودند امریکا ریاض را در رویارویی با ایران تنها گذاشته است و عربستان مجبور است با تکیه بر قدرت سخت خود با نفوذ ایران در منطقه مقابله کند. بعد از گذشت نزدیک به ۸ سال، ریاض هزینه‌های مداخله نظامی را احساس کرده و جنگ اوکراین نگرانی‌اش را از منازعه وسیع‌تر دامن زده است، در نتیجه سعودی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که منافع‌شان در این است که اوضاع را به روش دیگری مدیریت کنند: توازن در منطقه، بدون خصومت و بدون نیاز به پشتیبانی نظامی امریکا.

منبع: روزنامه اعتماد

منبع: آفتاب

کلیدواژه: سیاست خارجی عربستان سعودی عربستان سعودی ایالات متحده تهران و ریاض متوازن سازی جنگ اوکراین غیبت امریکا بن سلمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۰۹۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تولد توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل/ آیا آمریکا مجوز غنی سازی را به عربستان سعودی می دهد؟/ ریاض در یک قدمی پیروزی بزرگ قرار دارد

به گفته مقامات آمریکایی، عربستان سعودی و ایالات متحده در حال نهایی کردن جزئیات یک توافق مهم برای تقویت تجارت و دفاع دوجانبه هستند، اما اگر عربستان و اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نکنند، توافقی حاصل نخواهد شد.

به گزارش جماران، سی ان ان در تحلیلی در این باره می نویسد:

 یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دهه ای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آنها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک می کند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، مدت‌هاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام می‌تواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.

متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.

مولفه اول شامل بسته ای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.

به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه  با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمی روند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.

وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعه ای جامع از تفاهمات» توصیف می کنند که شامل تضمین های امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هسته ای غیرنظامی این کشور می شود.

انتظار می‌رود این توافق عادی‌سازی از توافق‌نامه ابراهیم، مجموعه‌ای از معاهده‌هایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال 2020 به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیش‌شرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.

محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال 2021، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر می‌سازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین‌ در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتی‌متر از دست بدهد».

از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال 2023 به گفتگوها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار می‌رفت که بلینکن در 10 اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.

تحلیلگران می گویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از 34000 فلسطینی را کشته، ممکن است پارامترهای توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گسترده تر خواهد بود.

نتانیاهو بارها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال می کند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب می زند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.

تحلیلگران می گویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره می گوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد می کند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.

اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به 67 رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارش‌هایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیازهای امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.

کارشناسان می گویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر 2023 با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان می‌کند که ممکن است از طرف های دیگر برای پیوستن دعوت شود.

با این حال، هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.

برخی کارشناسان معتقدند که  این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسل‌ها تثبیت می‌کند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ می‌کند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز 2030 را دنبال می کند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هسته ای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.

به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.

یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشورها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هسته ای است که می تواند برای تولید سلاح های هسته ای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند . در صورت تحقق چنین مسئله ای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاه های هسته ای خود وارد می کند.

روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هسته‌ای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنی‌سازی و بازفرآوری مواد هسته‌ای خودداری می‌کند . او در بخش هایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود  عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هسته ای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی  گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته ای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.

پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف می کند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمی دهد.

زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.

دیگر خبرها

  • نگاهی به توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا/ واشنگتن و ریاض در انتظار چراغ سبز اسرائیل
  • سالیوان: توافق دفاعی آمریکا با عربستان بدون رابطه ریاض با اسرائیل امکان‌پذیر نیست
  • عباس آخوندی: هر طرحی که در منطقه بر مبنای حذف قدرت‌های جهانی ارائه شود، از همان ابتدا با شکست مواجه خواهد شد
  • معامله ریاض – واشنگتن به مویی بند است
  • تولد توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل/ آیا آمریکا مجوز غنی سازی را به عربستان سعودی می دهد؟/ ریاض در یک قدمی پیروزی بزرگ قرار دارد
  • احتمال توافق ریاض-واشنگتن بدون عادی‌سازی روابط با اسرائیل
  • گاردین: سعودی‌ها «پلن ب» را برای معامله کلیدی با آمریکا روی میز دارند
  • هشدار جدی عربستان به اسرائیل | خطای بزرگ را انجام نده تا ما خائن نشویم!
  • چراغ سبز عربستان به اسرائیل با بازداشت حامیان فلسطین
  • بلومبرگ: عربستان دیدگاه‌های ضد اسرائیلی را سرکوب می‌کند